سرور مهندس سید رضا کرمانی در تاریخ دوم اردیبهشتماه ۱۳۱۳ خورشیدی از پدر و مادر یزدی در شهر قم بهدنیا آمد.
ابتدا دو سال در مکتبخانه و سپس سه سال اول ابتدایی را در دبستان فرهنگ قم درس خواند. در سال ۱۳۲۴ به تهران آمده و تا ششم ابتدایی را در دبستان پسرانهی نوبنیاد فیروز کوهی پسران (خیابان شیخ هادی تهران) به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۲۸ وارد دبیرستان ادیب تهران واقع در خیابان فردوسی کوچهی نکیسا شد.
در سال ۱۳۲۹ که هنوز سال اول دبیرستان بود به اتفاق شش تن از همکلاسیهای خود حزبی به نام استقلال ایران بنیاد نهاد (در آن زمان حزب دیگری بهنام استقلال از سوی عبدالقدیر آزاد بهوجود آمده بود که این نوجوانان از آن بیخبر بودند).
در شهرستان قم هم دو تن از جوانان همسایه خود را به عضویت این حزب درآورد این حزب برای آنکه اطلاعات بیشتری در مورد احزاب موجود بهدست آورده و مرامنامهای مفید و جامع تنظیم کند هر کدام از افراد خود را مأمور تحقیق و آگاهی از نقطهنظرهای احزاب موجود آن روز کرد.
حزب توده (جوانان دموکرات، هواداران صلح و…)، مجمع مسلمانان مجاهد، مکتب پانایرانیسم، فداییان اسلام و بعدها حزب زحمتکشان ملت ایران از احزابی بودند که مورد بررسی قرار گرفتند.
مکتب پانایرانیسم محل مأموریت رضا کرمانی انتخاب شد. پس از چند بار شرکت در جلسات مکتب، جریان وحدت مکتب پانایرانیسم با حزب نبرد ایران و تشکیل حزب ملت ایران بر بنیاد پانایرانیسم پیش آمد که تماس با این حزب ادامه یافت. سرور کرمانی در جلسات این حزب در پاساژ آشتیانی (میدان بهارستان) و جلسات آشنایی که دکتر عاملیتهرانی آنرا اداره میکردند (آبانماه ۱۳۳۰) شرکت و در اولین تظاهرات این حزب روز ۲۱ آذرماه ۱۳۳۰ حضور یافتند.
در اواخر آذرماه ۱۳۳۰ یاران مکتب پانایرانیسم از افراد حزب نبرد ایران جدا شده و حزب پانایرانیست را بنیان نهادند و روزنامهی ندای پانایرانیسم ارگان حزب پانایرانیست را از روز چهارم دیماه به مدیریت حسن کامبخش منتشر کردند.
مهندس کرمانی در جلسهای به افراد حزب استقلال ایران بیان کرد که آنچه ما میخواهیم بعدها بگوییم هماکنون پانایرانیستها میگویند، بدین ترتیب سه نفر از افراد حزب به عضویت حزب پانایرانیست درآمدند؛ یک نفر جذب فداییان اسلام شد و دیگران نیز یا به هیچ حزبی نپیوستند و یا یار گروهای ملی شدند. مهندس رضا کرمانی در اوایل سال ۱۳۳۱ به عضویت رسمی حزب پانایرانیست در آمده و در تظاهرات روز سیام تیرماه ۱۳۳۱ شرکت داشتند.
بعد از بیست و هشتم مردادماه ۱۳۳۲ در جلسهی نیروی دانشآموزی و سپس نیروی دانشجویی بایندر به نیروداری سرور عباس روحبخش حاضر و برای سال ها شرکت منظم داشتند.مهندس کرمانی در سال ۱۳۳۴ به دانشگاه (دانشکده فنی تهران) راه یافتند.در انتشار نشریههای پلیکپی پندار و نسل جوان (چهار دوره) تا سال ۱۳۴۴ همکاری داشتند. ایشان از افراد شرکت کننده در کنگرههای آموزشی سال ۱۳۳۵ و کنگرهی دوم حزب در سال ۱۳۳۹ بودند.
سرور مهندس کرمانی در سالهای ۱۳۳۹ و ۱۳۴۰ دو بار همراه افراد جبههی ملی ایران در زندانهای موقت شهربانی (بند عمومی) و زندان قزل قلعهی تهران (انفرادی) و هر کدام به مدت حدود سه ماه زندانی بودند. در هر دوبار زندان، با شادروان داریوش فروهر و یکبار با همهی رهبران و بازداشت شدگان جبههی ملی همبند بودند.
سرور کرمانی در کنگرههای سوم و چهارم و نیز تدوین برنامههای حکومتی حزب پانایرانیست که به کنگرهی سوم تحویل شد شرکت فعال داشت و در کنگره ی دوم به عضویت علیالبدل کمیتهی عالی رهبری حزب انتخاب شدند.
از سال ۱۳۴۱ که با دریافت مدرک فوق لیسانس از دانشکدهی فنی تهران در رشتهی استخراج نفت فارغ التحصیل شدند و به استخدام شرکت اکتشاف و تولید نفت ایران در مناطق نفتخیز جنوب درآمدند و در شهر گچساران به کار مشغول شدند.
ایشان از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۴ که روزنامهی خاک و خون منتشر شد بهصورت بسیار فعال تشکیلات حزب پانایرانیست را به گونهای پنهانی در شهر گچساران (دوگنبدان) پیریزی کرده و به تدریج در سراسر کهکیلویه و بویراحمد سازمانی پر قدرت را بهوجود آوردند.در سال ۱۳۴۶ بهعنوان کاندیدای حزب پانایرانیست در کهکیلویه و بویراحمد معرفی و با هم یاری و همکاری پانایرانیستها و اهالی منطقه اکثریت قاطع آراء مردم گچساران را به خود اختصاص داده و پانایرانیسم و حزب پانایرانیست را به قلبها و خانههای مردم و عشایر منطقه جای دادند.در سال ۱۳۴۷ که پانایرانیستها در انتخابات انجمن شهر خرمشهر پیروز شدند سرور مهندس کرمانی از سوی اعضاء انجمن شهر به سمت شهردار انتخاب و تا فروردینماه ۱۳۴۹ و حادثه غمانگیز جدایی بحرین و درگیری حزب پانایرانیست با حکومت آنزمان در این سمت ماندند که در این مدت کوتاه بهعنوان شهردار نمونهی استان خوزستان برگزیده و نیز بهسبب کوشش و تلاش در زمان جاری شدن سیل در شهرهای خوزستان و خرمشهر و جلوگیری از صدمه به شهر مدال آبادانی و پیشرفت دریافت نموده بودند به شرکت نفت در اهواز باز گشتند.
از همان فروردین ۱۳۴۹ که سرور مهدی صفارپور مسئول حزب در استان خوزستان به شهر قزوین تبعید شدند، سرور کرمانی بهعنوان مسئول شهر اهواز و سرپرست شهرهای استان خوزستان تا سال ۱۳۵۸ به کوشش ادامه دادند و به این سبب مسافرتهای بسیار حزبی به شهرهای مسجد سلیمان، شوشتر، دزفول، اندیمشک، رامهرمز، آبادان، خرمشهر، ایذه و گچساران و یاسوج و شیراز به عمل آوردند که ثمرات آن تا کنون باقی مانده است.
در زمان ایجاد حزب رستاخیز از سوی مسئولان خوزستانی و شهر اهواز بهعنوان مسئول موقت انتخاب شد. و به تلاش در شهرهای آغاجاری و بهبان و شوشتر و خرمشهر و دیگر شهرهای خوزستان پرداختند.از طرف آقای هویدا نخست وزیر به سبب گزارشهای متعدد ساواک مبنی بر نفوذ و تسلط پانایرانیستها در حزب رستاخیز، آقای دکتر منصور میرخانی- نمایندهی یشان- از تهران به جلسهی مسئولان خوزستان آمدند و بر کناری مهندس کرمانی را از مسئولیت اعلام کردند.
مهندس کرمانی در جلسه مسئولان به آقای هویدا توسط نمایندهی ایشان پیام دادند که وقتی در تمام ایران با انتخاباتی که خودتان انجام دادهاید فقط سه شهر بهدست پانایرانیستها افتاده است (اهواز- خرمشهر- شوشتر) و شما آنرا بر نمیتابید، صراحتاً اعلام مینمایم که این حزب، حزب نخواهد شد.در آخرین دوره انتخابات انجمنهای شهر بهعنوان تنها پانایرانیست به عضویت انجمن شهر اهواز در آمدند که همیشه بهعنوان یک مصلح و نقاد و کوشنده معرفی میشدند.در خرداد ۱۳۵۷ بهعنوان اعتراض به دخالتهای مأموران حکومتی در نتایج انتخابات و عدم پذیرش مردم، به اتفاق سه نفر دیگر در انجمن شهر اهواز استعفا و سبب انحلال انجمن شدند.
در سال ۱۳۵۸ باز نشسته و در سال ۱۳۵۹ به کرج نقل مکان کردند . از آن پس در کنار سروران مهدی صفارپور، ابراهیم میرانی و دیگر سروران مانند سروران جعفری، مهندس امینی، دکتر افسرپور و… به حفظ و نگهداری تشکیلات حزبی و ارتباط با دوستان پانایرانیست در تهران و شهرستانها همت گماشتند. این کوششها تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی ادامه داشت.هنگام بازگشت سرور محسن پزشکپور از پاریس همراه چند تن از اعضاء خانواده در فرودگاه مهرآباد حاضر و با تلاشی بسیار و سفر به استانهای گیلان- خوزستان- اصفهان- قزوین- لرستان به همراه سرور پزشکپور در بازسازی حزب گامهای ارزنده ای برداشت.
وی توانست با جمعآوری امضای عدهی زیادی از پانایرانیستها برای برگزاری کنگرهی هفتم حزب پس از ۲۶ سال بسیاری از مشکلات رفع نماید.
در کنگرهی هفتم حزب پانایرانیست با حضور ۸۵ نفر با بالاترین رای بهعضویت شورای عالی رهبری انتخاب و سپس بهانفاق آرا به سمت دبیر مسئول حزب برگزیده شدند. بسیاری از واحدهای حزبی را در تهران و شهرستانها دوباره ایجاد و با انتشار نشریه ماهنامهی ضد استعمار (که بعدها به حاکمیت ملت تغییر نام داد) انسجام را در حزب برقرار نمود. در سال ۱۳۷۸ بهسبب تلاش گستردهی پانایرانیستها در هیجدهم تیرماه (حادثهی کوی دانشگاه) بههمراه دو تن دیگر از اندامان شورای عالی رهبری توسط مقامات امنیتی بازداشت و پس از چند ماه زندانی بودن در انفرادی توحید و بعد زندان اوین با وثیقه آزاد و بعد در دو دادگاه اولیه و تجدیدنظر به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شدند.
همچنین در دوران دبیر مسئولی خود کنگرهی هشتم و نهم حزب را با حضور ۲۴۰ نفر از اندامان واجد شرایط حزب برگزار نمودند. سرور کرمانی با انتشار ۱۴ جزوه افزون بر جزوههایی مانند تاریخچهی کوتاه پانایرانیسم و حزب پانایرانیست- با پانایرانیسم و حزب پانایرانیست آشنا شویم- آهنگهای خون از زندهیاد دکتر عاملیتهرانی (آژیر) و…، تقریباً تمام نوشتهها و انتشارات گذشته از مکتب پانایرانیسم تا زمان کنونی را که اکثراً نایاب و تعدای کمیاب بودند تجدید چاپ و در اختیار سروران و دوستداران پانایرانیسم قرار دادند.
بهسبب تجلیل از دکتر عاملی تهرانی و گردآوری آنچه دربارهی ایشان پس از شهادتشان انتشار یافته بود در سال ۱۳۸۳ مجددا توسط مقامات امنیتی شهرستان کرج، بازداشت و پس از نزدیک به یک ماه زندانی بودن در انفرادی زندان رجاییشهر کرج با وثیقه آزاد و سپس در دادگاه انقلاب کرج به سه و نیم سال حبس تعلیقی محکوم شدند.
برگرفته از جاودانه خاک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر